شب عشق


MiSs CrazYـــــــــ

اوجـــــــ شیطـــونیــــ



Home - E-mail - Profile - Archive - Links - Designer




ديشب عجب شبي بو خداييش كلي حال كردم هم خوشحال بودم هم ناراحت

البته يادم رفت بگم سلوم

بله داشتم ميگفتم ديشب جشنواره ي موسيقي بود دوستاي گلم (ش) و (ن) و (ث) و (ر) و (آ) اجرا داشتن كارشون عالي بود واقعا بهشون تبريك ميگم ك اينقدر خوب كارشون رو كردن.

از اين لحاظ خوب بود ك دوستام رو ميديدم ك دارن چ قدر خوب اجرا ميكنن

بدي شم اينجا بود ك دوست گلم رو ميديدم ك بخاطر 2 تا ادم عوضي چقدر ناراحته تا حدي ك داشت گريه ميكرد.

بزاريد از اول بگم دوستم (ش) قبلا ي بي اف داشت (ي) خداييش دوستم براش جون ميداد و الانم جون ميده...

بعد از اين ك اينا جدا ميشن اين پسره ي عوضي ميره ب دوست مشترك من و (ش) پيشنهاد ميده اونم قبول ميكنه ديگه دوستم ديشب اين رو فهميد اون پسره و دختره هر دوتاشون اومده بودن و جلوي دوستم همش اس ميفرستادن و هم رو نگاه ميكردنو قهقه ميخنديدن.

نوبت اجراي دوستام شد اهنگ غمه نگاه اخرت از شادمهر عقيلي رو زدن....

غم نگاه اخرت تو لحظه خدافظي                                  گريه بي وقفه من تو اين روزاي کاغذي

قول داده بوديم ما به هم                                                                   که تن نديم به روزگار           

چه بي دووم بود قول ما                                                                جدا شديم اخر کار

تو حسرت نبودنت                                                                         من با خيالتم خوشم   

دوستام گيتار ميزدن و از شانش گندش دقيق صندليش رو جلوي اون پسره ي عوضي گزاشته بودن يعني چشمشون تو چشم هم بود. وقتي اهنگ رو شروع كردن وقتي خواننده شون گفت غم نگاه اخرت دوستم اشكش اومد پايين با دستش پاك كرد فورا من فهميدم منم بغض كردم چشام پر اب شده بود تا ك اجراشون تموم شد فورا با دويدن رفتم پيشت گفتم داري چيكار ميكني نزار اون عوضي بفهمه بعد بغلش كردم و تا سرش خورد ب شونه م شروع كرد حق حق كردن و گريه كردن

بعد دوست دختر پسره اومد گفت چي شده (ي) زنگ زده ميگه چرا گريه ميكني، سه چهارتا از دوستام اومدن گفتن ك داره واسه من گريه ميكنه ....

منم ي بهونه اي سر جم كردن و گزاشتم زير بغلشون رفتن پي كارشون ولي عوضي گري اون پسر اونجا بود ك وقتي دوستم داشت تو بغلم گريه ميكرد اون چشمش تو چشه دوستم و قهقه ميخنديد اگه كنارش بودم بخدا ميزدم فكش رو مياوردم پايين

بي شرف اشغال عوض منم ب دوستم گفتم نزار بفهمه تا از اينيكه هست بد تر نشه الان ب جاي اين ك ضعيف تر بشي بايد از قبلنا درس بگيري و قوي تر از هميشه تو روش بايستي... بعد ي پسر ديگه هست (د) عاشق دوستمه يعني حاظره جونش رو بهش بده بعد اونم داشت نگاه ميكرد وقتي فهميد داره گريه ميكنه اونم بغض كرد

خلاصه من ميدونم اخرش انتقام اشكاي دوستم رو از اون عوضي ميگيرم

اين بود اتفاقات ديشب مرسي ك خونديد فعلا باباي 



نظرات شما عزیزان:

p@rsa
ساعت18:36---17 دی 1392
jaleb bood dasht garyam migareft<img src="http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(30).gif" width="18" height="18"><img src="http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(30).gif" width="18" height="18"><img src="http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(14).gif" width="18" height="18"><img src="http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(14).gif" width="18" height="18">
پاسخ:مواظب باش گریت نگیره!!!


عليرضا
ساعت11:28---11 مهر 1392
خوب بود

متحول شدم يهو

ادم عاشق كسي نباشه خ بهتره

خداييش درست نميگم؟

من ك خ خ خ خ راحتم

بازم ب وبلاگم سر بزن

مرسي
پاسخ:حتما دوباره بهت سر ميزنم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
+ چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:,| 19:12|مـــادمـــازِلــ|


[ design by Nightnama.ir ]